ماموریت تدوین سند جامعی است که اهداف باثبات و منحصر به فرد سازمان را تعریف میکند :
ماموریـت فلسفه کسب و کار می باشد. ماموریـت در حقیقت برای تعیین اهداف بکار می رود .در ادبیات نظامی ماموریت به معنای هدف با الزام تحقق میباشد.
ماموریت در دنیای کسب و کار دو مشخصه را دارا می باشد :
1- هدف در سازمان2- زمینه فعالیت و محصول سازمان
مـامـوریت بخشی از برنامه ریزی استراتژیک سازمانها می باشد ،
و استراتژی زمینه است که سازمان در آن به فعالیت می پردازد.
هدف اصلی سازمان در بیانیه ماموریت تعریف می شود،
به هر حال ماموریت به اهداف می پردازد و استراتژی به برتری رقابتی پرداخته .
مفهوم خاص به ماموریت از خطیر ترین وظایف مدیران به شمار میرود .
مامـوریت در بستر استراتژی ، فرهنگ سازمانی و اصول رهبری را تدوین میکند .
ماموریـت دارای چهار عنصر در هر سازمان داشته که با یکدیگر در تعامل بوده و همدیگر را تجهیز می نمایند و به سازمان یکپارچگی و صحت عملکرد می بخشند.
برای اینکه سازمانی به انگیزه کافی دست یابد ماموریت را به گونه ای تدوین نمایند که بستر فلسفی و منطقی لازم را برای فعالیت تجاری فراهم آورد.
بستر فلسفی باید با منطقه تجاری همخوانی داشته باشد .
احساس ماموریـت برای مدیر یک سازمان یا رهبر یک تیم ، فرآیند دستیابی به شفافیت در شناخت ماموریـت اهمیت ویژه ای دارد .
رهبر تیم تلاش می نماید تا افراد را به تفکر در رابطه با ارزش ها و استراتژی وا دار نماید تا بتواند میزان تعهد آنها به اصول کار تیمی را ارتقاء ببخشند .
در فرآیند شناخت ماموریـت ، افراد بیش از هر چیز باید توانایی های خود را بررسی نمایند .
احساس ماموریت در واقع نوعی احساس تعهد افراد در قبال مـاموریت سازمانی میباشد .
شواهد عینی در سازمانها وجود دارد که بعضی افراد تعهد به انجام ماموریت سازمانی را بشدت حسن می نمایند.
از طرفی برخی از سازمانها مامـوریت مناسبی را تدوین نموده اند.
معهذا افرادی نیز وجود دارند که احساس تعهدی در این رابطه ندارند .
البته مدیریت ارشد سازمان با ارزیابی مستمر عملکرد کارکنان ، آنان که نسبت به انجام ماموریت سازمانی تعهد کافی نداشته باشند را مواخذه می نمایند.
همچنین احساس ماموریت زمانی در افراد بوجود می آید که آنان بین ارزش های خود و سازمان تطابق کافی را در می یابند.
ارزشهای سازمانی بندرت بصورت صریح به همه کارکنان بیان می شوند لذا کارکنان از طریق استانداردهای رفتاری سعی در حدس آنان دارند.
تعهد به استراتژی سازمان به تنهای احساس مـاموریت را در کارکنان بوجود نمی آورد و نهادینه نمی سازد .
دستیابی به توافق در سطح استراتژی کار چندان دشواری نمی باشد.
تعهد احساس زمانی بوجود می آید که افراد ارزشهای سازمانی را که در پس برنامه ها وجود دارند بشناسند.
این ارزش ها در استراتژی و مـامـوریت وجود دارند و با هدایت مدیریت تبدیل به احساس ماموریت درکل سازمان میشوند.
افرادی که حس مـامـوریت دارند از کار خود لذت می برند و احساس رضایت می نمایند.
چرا که معنا و دلیل آنرا دریافته اند و کار خود را ارزشمند تلقی میکنند .
مطالب بیشتر در این رابطه را میتوانید در وب سایت من دنبال کنید !
امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید .
از توجه شما به این بلاگ خرسندم .
محمدرضا سیدی