دنبال کننده ها

‏نمایش پست‌ها با برچسب بازار سازی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب بازار سازی. نمایش همه پست‌ها

بازاریابی ابری

بازاریابی ابری بیشتر ابزار محور است تا استراتژی محور !

جایی که تمام منابع و امکانات بازاریابی تحت شبکه آنلاین جابجا می‌گردد زمینه بازاریابی ابری میسر میگردد .
در فرآیند این نوع بازاریابی قادر به توسعه، اصلاح، استفاده و یا به اشتراک گذاری آن میباشید این امر پویایی
بازاریابی ابری را فزایش میدهد .
با پیشرفت فناوری اطلاعات و ورود آن به حوزه بازاریابی و تبلیغات نیاز به انجام کارهای مرتبط با برنامه‌ریزی و
اجرا آن‌ها در همه‌جا و همه زمان به وجود آمده است.
بازاریابی ابری به کاربران فضای مجازی این امکان را میدهد تا با کمترین هزینه و حداقل امکانات فقط با به اختیار
گرفتن برنامه بازاریابی خود را اجرایی کنند .
هدف بازاریابی ابر همانند هر ابتکار بازاریابی است؛ متقاعد کردن مردم برای خرید محصولات. با این حال، ابزارهای
مورد استفاده برای جذب مشتریان، جدید و همیشه در حال تغییر است.
کاربرانی که از وب استفاده می کنند باید آماده باشند تا به طور مستقیم با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند.
این ارتباط انتظار دارد که شرکت ها به نگرانی ها و نیازهای مشتری پاسخ دهند.
کاربران باید قادر باشند که به این صدا به روشی صریح و متفکرانه واکنش دهند.
از این رو مشهود است که بازاریابی ابری همانند هر برنامه بازاریابی دیگر حاصل فرایند های متعددی در جذب ،
اعتماد سازی ، ترغیب به خرید و نگهداشت مشتری است .
لازم به اشاره است که تبلیغ ابری بخشی از بازاریابی ابری است که صرفاً نقش اطلاع رسانی را در بر دارد !

مزیت بازاریابی ابری را میتوان در پنج مورد برشمرد :

• کاهش هزینه بازاریابی :

با حذف هزینه های چاپ مستندات تبلیغاتی و هزینه های ارسال و یا هزینه های انتشار و ….میتوان این سبک
از بازاریابی را در زمره شیوه های کم هزینه بازاریابی دسته بندی کرد .

• کاهش هزینه های نمایش :

بازاریابی و در مقیاس کوچک تر تبلیغات بازار یابی باید مشهود باشد . برای آنکه مخاطب پیام های بازار یابی و
طرح های تبلیغاتی را مشاهده کند میبایستی سازمان ها در جراید و محیط های شهری و یا حتی برنامه های
تلویزیونی هزینه هایی را پرداخت نمایند که در بازار یابی ابری هزینه ها در قیاس با موارد یاد شده خیلی ناچیز
تر خواهد بود .

• استقلال در عملکرد :

بازاریابی ابری چون خود ابزار محور بوده و کل فرایند را در شیوه های متنوع به مخاطب انتقال میدهد الزامی به
موازی شدن با طرح های بازاریابی دیگر ندارد .

• انعطاف پذیری :

با توجه به تغییر در نیاز های بازار که بازاریابی مبتنی بر آن شکل میگیرد و همچنین زیر ساخت های سهل‌الوصول همچنین سرعت در تهیه فایل های گرافیکی یا پیام های بازاریابی جدید سرعت عملکرد این نوع بازاریابی را نسبت
به بسیاری دیگر از بازاریابی ها افزایش داده است .

• افزایش بهره وری :

با توجه بر اصل انعطاف پذیری این نوع بازاریابی باید باور داشت که زمان بین تدوین و اجرای برنامه ها خیلی کوتاه است از این رو اصلاح و کیفیت سنجی طرح بازاریابی سریعتر میتواند بررسی شود و کل فرایند در کوتاه‌ترین زمان ممکن میتواند به راندمان مورد نیاز برسد .
بازاریابی ابری همانند هر بازاریابی دیگر استراتژی و اهداف مشخصی را دنبال میکند !

 استراتژی بازاریابی ابری را میتوان در چهار مورد برشمرد :

اهداف:
هدف بازاریابی ابری ایجاد بستر مناسب برای تحقق معاملات تجاری در فضای مجازی است .
توسعه:
با توجه به استفاده روز افزون جامعه از شبکه های اجتماعی ، اینترنت ، اپلیکیشن های وب محور و … بازاریابی ابری به همان نسبت و به سرعت توسعه تکنولوژی IT قابل توسعه میباشد .
نگهداری:
دوام یک چرخه بازاریابی یکی از چالش های هر برنامه بازاریابی است که در مورد بازار یابی ابری بدلیل پویا بودن این سبک بازار یابی و هزینه پایین توسعه آن میتوان بهترین طول عمر فعالیت را در سازمان ها عهده دار شود .
ارزیابی :
با توجه به سرعت بالای این سبک بازاریابی در چرخه عملیاتی در بازه های زمانی کوتاه‌تری میتوان رانمان طرح را تحلیل کرد و این اصل یکی از لازمه های این طرح است که در استراتژی بازاریابی به آن توجه شده است.
در صورت تمایل مطالب بیشتر را میتوانید در وب سایت من دنبال کنید !
امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید .
از توجه شما به این بلاگ خرسندم .
محمد رضا سیدی

بازاریابی انبوه

بازاریابی انبوه با هدف رساندن پیام تبلیغاتی به حد اکثر مخاطبین طراحی میگردد .

در  این بازاریابی  از رسانه های تبلیغاتی مانند تلویزیون ، رادیو و مطبوعات استفاده می شود.
در تولیدات انبوه که تنوع گرایی نسبتا کمی دارد و کاربری آن برای عموم اقشار جامعه قابل استفاده است این بازاریابی پیشنهاد میگردد .
عبارت بازار انبوه ، به بازار گسترده ای از مشتریان تمایز نیافته اشاره دارد و نقطه مقابل بازاریابی جهت دار میباشد .
محصولات یا خدماتی که هر عضوی از جامعه طلب کند در مفاهیم این بازاریابی قابل تعمیم میباشد.
محصولات ی مانند دستمال کاغذی یا مواد خوراکی ، تقریبا برای هر کسی قابل استفاده است و از این رو در این نوع از بازاریابی طبقه بندی میشوند.

مثال بازاریابی انبوه

صنایع لبنی در گشته با تولید محصولات محدود بازار عمومی خانواده ها را هدف قرار داده بودند با
گسترش رقبا شرکت ها مجبور به ایجاد هویت سازمانی برای خود شدند که احتمالاً بسیاری از
شما تبلیغات شرکت پاک را به خاطر دارید این نوع تبلیغات که عموم جامعه را خطاب قرار میداد
نوع بارز  بازاریابی انبوه بود .
این نوع بازار یابی در تکامل با دقیق شدن بر روی نیازهای جامعه به گسترش تنوع در برند ها
منجر شد و گرایش بازاریابــی انبـوه بهینــه را ایجاد کرد .
بازاریابی انبوه بهینه اگرچه کل جامعه را مخاطب بازاریابی قرار میدهد ولی برای هر نیاز محصول
خاصی ارائه میدهد بطور مثال در صنایع لبنی ما شاهد انواع شیر ها ( کم چرب ، پر چرب ،
بدون لاکتوز ، …. و غنی شده ) هستیم .

چالش بازاریابی انبوه در ایران

بازار یابـی انبـوه در سبک کلاسیک امروزه با وجود رقبای زیاد از اثربخشی پایینی برخوردار است و اکثر طراحان پلن بازاریابی تلاش دارند تا با تمرکز سرمایه بر روی بازار های خاص احتمال موفقیت طرح بازار یابی را افزایش دهند .
بازاریابـی انبـوه در نوع بهینه جای مدل کلاسیک خود را در الگوهای بازار یابی گرفته است که برای تحقق آن میبایستی:
هزینه اولیه ای صرف تقسیم بندی بازار از نظر سلایق و نیاز ها کرد .
در گام دوم محصولات متنوع از محصول مادر تهیه شود که به نسبت بخش بزرگی از نیاز ها را شامل شود .
طرح جامه تبلیغاتی بگونه ای تدوین گردد که تمام جامعه مخاطب را هدف قرار دهد .
این چند فاکتور مستلزم زمان زیاد و هزینه بالا میباشد که شرکت های کوچک را از انتخاب این طرح باز میدارد شرکت های بزرگ هم کمتر وارد این ریسک بازاریابی میشوند .
بازاریابی انبوه بهینه شده صرفا در چند تولید کننده مواد غذایی عملیاتی شد و حتی شرکت های خودرو ساز ، شرکت های مسافرتی ، ….. موفق به استفاده از این طرح بازاریابی نشدند .

انواع بازاریابی انبوه

بازاریابی انبوه از دو دیدگاه تقسیم بندی میشوند
الف : تقسیم بندی از نظر انتشار :  جراید ، رادیو ، تلویزیون ، شبکه های اجتماعی و …..
ب : تقیم بندی از نظر هدف گذاری : بازاریابی انبوه بهینه ، بازاریابی انبوه فصلی ، بازاریابی انبوه جامه محور و …

مزایای بازاریابی انبوه

  • بازار بزرگ هدف که تقریبا درصدی از کل جامعه است و احتمال موفقیت را بسیار بالا میبرد .
  • سرعت این نوع تبلیغات است که در کسری از زمان میتواند پیام تبلیغاتی را منتشر کند .
  • ایجاد برند سازی در کنار هدف فروش .
  • خاطره سازی برای نسل های مختلف در یک تبلیغ جامع .

معایب بازاریابی انبوه

  • هزینه بالای تولید یک پیام بازاریابی انبوه بهینه
  • نیاز به یک شبکه قوی برای پاسخگویی به نیاز بازار .
  • خواب سرمایه اولیه برای پیش تولید انبوه کالا برای تامین نیاز بازار
در صورت تمایل میتوانید مطالب بیشتر را در وب سایت من دنبال کنید !
امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید .
از توجه شما به این بلاگ خرسندم .
محمدرضا سیدی

بازاریابی تنوع گرا

بازاریابی تنوع  گرا عبارت است از تدوین یک طرح بازاریابی سفارشی از طریق بررسی عوامل محیطی !

بازاریابی تنوع گرا ، نوعی استراتژی بازاریابی و مدیریت سازمان است برای وارد شدن به یک بازار یا صنعت جدید که سازمان پیش از آن در آن فعالیتی نداشته است.
تنوع گرایی به طور معمول نیازمند آن است که سازمان به مهارت‌ها و دانش تازه‌ای در توسعه محصول دست یابد.
همچنین در این حالت بینش نوینی به رفتار بازار، مورد نیاز است.
علاوه بر اینکه باید در ضمن آن به منابع جدیدی شامل تکنولوژی‌ها و امکانات متفاوت دست پیدا کرد.
این موضوع ممکن است سطوح تازه‌ای از ریسک را برای سازمان همراه بیاورد.

بازاریابی تنوع گرا را میتوان در سه گروه تقسیم بندی کرد

بازار یابی تنوع گرا همگون :

این استراتژی بر این مبناست که مشابهتی تکنولوژیکی میان محصولات جدید سازمان با محصولات قبلی وجود دارد.
در این حالت، محصولات جدید شرکت برای تولیدشان نیاز به تکنولوژی جدیدی ندارند.
اما بازار و شیوه‌های بازاریابی محصول تازه، متفاوت است.
در این شیوه همچنین بازار محصولات گسترده تر می‌شود تا شرکت بتواند به محصول جدیدی دست یابد که
سودآوری بیشتری داشته باشد.
برای مثال، بانک ملت شرکت بیمه ( ما ) را راه اندازی میکند یا کارخانه کاله که تا قبل فقط محصولات لبنی
تولید میکرد پنیر پیتزا و حتی پیتزا آماده طبخ را به سبد محصولاتش افزوده .
از دیگر سو شرکت می‌تواند در جست‌وجو محصولات تازه‌ای باشد. در اینجا هم افزایی ها و اشتراکات بازاریابی
و تکنولوژیکی با خطوط تولید محصول فعلی وجود دارد.
اما شرکت دنبال دسته جدیدی از مشتریان می‌گردد. این شیوه می‌تواند به سازمان یاری رساند که مشتریان
بالقوه‌ای را که تا به حال وارد بازار هدف خود نکرده است، جذب کند.
و این فرصت سودآوری بیشتر برای شرکت را فراهم می‌آورد.

 بازاریابی تنوع گرا افقی :

در این حالت نیز شرکت محصولات و خدمات تازه‌ای را به کار خود اضافه می‌کند.
اما این محصولات اغلب از لحاظ تکنولوژیکی یا تجاری به محصولات فعلی سازمان نامرتبط اند؛
در عین حال که محصولات، متوجه مشتریان فعلی شرکت هستند.
این استراتژی در راستای افزایش وابستگی سازمان به یک بخش مشخصی از بازار است.
برای نمونه ورود و توسعه بانک ملت به چرخه حقوقی  با هدف ارایه خدمات تخصصی وصول مطالبات به کلیه
اشخاص حقیقی و حقوقی و کمک در حل بخشی از بحران مطالبات غیرجاری در کشور با شخصیت حقوقی
شرکت طرح و اندیشه بهساز ملت .
در مثال دیگر میتوان به کارخانه کاله اشاره کرد به موازات محصولات لبنی محصولات پروتیینی هم تولید میکند .
تنوع گرایی افقی زمانی موفق میباشد که مشتریان فعلی به محصولات فعلی شرکت وفادار باشند.
همچنین لازم است محصولات جدید کیفیت خوب و ارائه مناسب و قیمت قابل رقابتی داشته باشند .
محصولات جدید در محیط اقتصادی یکسانی با محصولات فعلی ارائه می‌شوند که می‌تواند منجر به استحکام
و پایداری بیشتر شرکت در بازار شود.

بازار یابی تنوع گرا ناهمگون  :

تنوع گرایی ناهمگون، یک استراتژی توسعه است که شامل افزودن محصولات یا خدماتی جدید می‌شود که مشخصا از محصول و خدمت فعلی سازمان متفاوت هستند.
این استراتژی زمانی پدیدار می‌شود که سازمان به ناحیه یا نواحی که کاملا نامرتبط با تجارت فعلی سازمان هستند، توسعه می‌یابد.
مثلاً شرکت چای گلستان فروشگاه های زنجیره ای هفت ( ۷ ) را راه اندازی میکند یا برند گلرنگ به بازار ساخت و ساز وارد میشود .
در این حالت، هم تکنولوژی تولید محصول و خدمات جدید و هم بازار آن کاملاً متفاوت ار محصول اصلی شرکت است.
استراتژی تنوع‌گرایی ناهمگون نیازمند شرایط ویژه ای برای موفقیت میباشند .
کاهش فروش و سود بر روی محصولات یا خدمات فعلی، پتانسیل مالی و مدیریت سازمان برای ورود به کسب و کار جدید، هم‌افزا یی مالی بین کسب و کار فعلی و کسب و کار جدید، اشباع بازار محصولات فعلی.
امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید .
از توجه شما به این بلاگ خرسندم .
سیدی

بازاریابی ویروسی

بازاریابی ویروسی توسعه بازاریابی دهان به دهان در دنیای دیجیتال :

بازاریابی ویروسی یا تبلیغات ویروسی به تکنیک های بازاریابی اطلاق میشود که از شبکه های ارتباطی اجتماعی برای افزایش آگاهی و شناخت نام یا فعالیتی تجاری از طریق عملیاتی ویروسی استفاده می کنند.
برندهایی که در مشتری حس تعلق  خاطر ایجاد می  کنند، مدام در حال ایجاد ایده های نو در کسب و کار خود هستند تا بتوانند محلاتشان را در قلب و ذهن مصرف  کنندگان زنده نگه دارند.
این قبیل برند ها معتقدند هر محصول جدیدی که به بازار عرضه می  شود، باید زمینه ساز رویا پردازی مشتری در مورد محصولات آینده برند محبوبش باشد  .
گاهی استراتژی بازاریابی محصول چنان عمل میکند که نام و برند سر زبان ها می افتد و درست مثل یک بیماری ویروسی فراگیر می  شود.
تبدیل شدن محصولات یا خدمات یک برند به موضوع صحبت مردم نقش به  سزایی در شناخته شدن آن برند دارد.
بازاریابی ویروسی هم استراتژی است که افراد را به انتقال پیام بازاریابی به دیگران تشویق میکند و ایجادکننده امکان رشد ترویجی در نمایش و نفوذ پیام است.
بازاریابی ویروسی به معنای ایجاد یک پیام بازاریابی به مانند ویروسی میباشد که خود عامل گسترش آن توسط جامعه است .
پراکندن پیام در جامعه هدف به هر تعداد که ممکن است، بدون اینکه سازمان هزینه و نقش مستقیمی در توسعه آن داشته باشد .
بازاریابی ویروسی یک استراتژی بازاریابی است که مردم را به بازگو کردن پیام بازاریابی شما به دیگران، بر می انگیزد.
این امر می تواند باعث جلب توجه بسیار زیادی به خدماتی که ارائه می کنید و یا محصولات که تولید می کنید باشد.
متداول ترین روش برای انجام این نوع بازاریابی شبکه جهانی اینترنت است که با افزایش تعداد کاربران اینترنت، اهمیت آن روز به روز افزایش بیشتری می یابد.
خریداران کالا و خدمات به صورت Online دائماً در حال افزایش بوده و بیشتر از گذشته به سایر خریداران برای یادگیری و یا توصیه محصولات و خدمات جدید متکی هستند .
مثال ۱-
سری بازی های Halo از اولین به کار گیرندگان بازاریابی ویروسی برای ARG بود.
ARGیک بازی روایی تعاملی است که از دنیای واقعی به عنوان بستری برای نقل یک داستان به وسیله رسانه
های متعدد استفاده می کند.
این بازی به طور کامل توسط کاربر کنترل می شود. تبلیغ قسمت سوم این بازی، به نام Irisتوسط کاربران آن به اشتراک گذاشته شد و میلیون ها کاربر جذب کرد و این بازی را به بزرگترین سرگرمی تاریخ تبدیل کرد؛ چرا که
بیش از ۱۷۰ میلیون دلار در اولین روزهای انتشار کسب کرد.
مثال ۲-
در اوایل سال ۲۰۰۷، Quicksilver  یک کلیپ منتشر ساخت که در آن تعدادی کودک در منطقه نامشخصی از اروپا دینامیت به سمت دریاچه پرتاب می کردند و پس از آن، بر موج های تولید شده،  به گشت و گذار می پرداختند.
گرچه معلوم شد که این کلیپ ساختگی بوده، ولی شباهت زیاد آن به واقعیت و طبیعت انفجاری و بازسازی تصاویر باعث جذب بیش از ۱۰ میلیون بیننده در ماه اول انتشارش در سطح جهان شد.
چیزی که در مورد این شیرین کاری ویروسی جالب توجه است، این است که به وضوح می توان فهمید که این،
یک کلیپ تبلیغاتی است (در پایان کلیپ، آرم و نام این شرکت نمایش داده می  شود) اما کماکان در YouTube
از بازدیدکننده برخوردار است و هنوز کاربران آن را به اشتراک می گذارند.
مثال ۳-
کـرافـت، کارخانه ی مواد غذایی، در تلاشی جهت ابراز وجود در اینترنت، دست به راه اندازی یک سایت کوچک با عنوان Cheesy Movies  نمود.
این شرکت در انتخاب این اسم از ایهام لطیف موجود در واژه Cheese  در زبان انگلیسی بهره برد که یکی به معنای پنیر و دیگری به معنای قشنگ است.
همین باعث تشویق افراد برای بازدید از این سایت می شد.
این سایت به کاربران امکان ساخت یک حساب کاربری می داد تا پس از آن بتوانند یک انیمیشن کوتاه (با سقف ۲۵ ثانیه) بسازند.
برای ساخت انیمیشن امکان استفاده از چندین و چند شخصیت وجود داشت.
این ساخت انیمیشن، هم برای کودکان و هم والدین آن ها جذاب بود، به طوری که هر کاربر به طور متوسط، یک ساعت و ۳۰ دقیقه در این سایت مشغول به بازی بوده است. Kraft در خلال انیمیشن سازی، تبلیغات خود را ارائه می داد.
شرکت های خصوصی آمریکا، تاکتیک های بازاریابی ویروسی را به عنوان راه هایی موثر برای اطلاع رسانی در مورد یک محصول، پذیرفته اند. بعضی شرکت ها در فروش و معرفی محصولات به صورت ویروسی بسیار موفق پیش رفته اند.
در ایران بازاریابی های ویروسی به شد اروپا و آمریکا مشاهده نمی‌شود ولی در پاره ای از ویدئو مارکتینگ ها فرایند بازاریابی ویروسی به چشم میخورد  مثل بابا برقی ، برنج محسن و محصولات لبنی پاک و ….
تبلیغات ویروسی با توجه به ماهیت محتوا محور بودنش مدت زمان کمی برای عرض اندام در اختیار دارند.
حتی تبلیغات ویروسی بسیار پربازدید در سایت یوتیوب بیشتر از یک ماه در صدر پربازدیدترین کلیپ های دیده
شده نمی مانند.
برای روشن شدن موضوع کافی است به اخبار منتشرشده در شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک و یا اینستاگرام توجه کنید.
عمر خبری یک اتفاق بیشتر از یک هفته نیست و به سرعت خبری دیگر برای دیده شدن توسط مخاطبان به
وجود می آید.
مطمئناً استفاده از تبلیغات ویروسی برای خبررسانی درباره کنفرانس ها، کنسرت ها، تورنمنت ها و هر رویداد
دیگری که استفاده از آن یک عمر محدود دارد بسیار مفیدتر از دیگر تبلیغات است .
از این رو در بسیاری از موارد بازاریابی ویروسی را در امتداد استراتژی های بازار یابی متنوع دیگر قرار میدهند
که ماندگاری بالا تری داشته باشند .

آغاز یک طرح تبلیغات ویروسی اثربخش، نیازمند ارائه یک دلیل یا انگیزه قوی به افراد است تا تشویق به ارسال
پیام و یا تبلیغ موردنظر به دوستان و اطرافیانشان کند.
کلید موفقیت بازاریابی ویروسی در نهایت در دست مدیران فروش و گروه بازاریابی است ، چرا که آنها باید با
ارائه ایده ها و تشویق خلاقانه، انگیزه لازم را به افراد برای ارسال پیام مورد نظر به دیگران را تولید کنند .

موفقیت یک سازمان در بازاریابی ویروسی به پارامتر های زیادی ارتباط دارد :

الف : پتانسیل پاسخگویی به نیاز

بازاریابی ویروسی در یک روند تصاعدی رشد میکند و سازمان باید قدرت مدیریت و پاسخگویی به ان را داشته باشد وگرنه بازاریابی به شکست می انجامد و شکست در این روش همانند رشد آن بسیار سریع و مخرب خواهد بود .

ب : اجرای موازی در بازاریابی شبکه ای

در بازاریابی ویروسی بهترین کار این است که از سرعت پخش پیام بازاریابی در فضای مجازی بهره برد .
انتشار پیام در یک گروه اجتماعی باعث ترویج آن در زیرگروه های مرتبط شده و در بازه زمانی کوتاهی میتوان
شاهد گسترش چشمگیر پیام بازاریابی بود .
این امر مستلزم تلفیق بازاریابی ویروسی در استراتژی های دیگر بازاریابی همچون ایمیل مارکتیک ، بازاریابی
دهان به دهان و حتی بازاریابی پارتیزانی و … میباشد .

ج : ایجاد بستر رشد پیام بازاریابی

سازمان ها در انتخاب راه انتشار پیام در بازاریابی ویروسی را باید بگونه ای انتخاب کنند تا امکان تکثیر و انتقال
آن راحت باشد .
این راه های ارتباطی هر چیزی ممکن است باشد؛ یک نسخه ی رایگان از نرم افزار، ایمیل، وب سایت و…
بازاریابی ویروسی در فضای مجازی به خوبی عمل می کند چون در این فضا امکان برقراری ارتباط با بیشترین
سرعت ممکن، فراهم است.
این روزها، برقرار کردن ارتباط از طریق اینترنت، هم راحت و هم کم هزینه است.
عناصر تبلیغاتی دیجیتالی، به سادگی قابل کپی شدن هستند. از دید بازاریابی، باید پیام تبلیغاتی خود را به
نحوی در نظر بگیرید که ساده باشد و به راحتی منتقل شود، بدون اینکه تنزل کند یا تغییری در آن ایجاد شود.

د : الگو های اجتماعی در پیام بازاریابی

یک استراتژی تبلیغاتی بر اساس انگیزه ها و تمایلات اجتماع خود برنامه ریزی کنید .
پیام های بازاریابی همواره مبتنی بر نیاز ها و فرهنگ های جامعه میباشد برای آنکه پیام سازمان شما بتواند
به سرعت توسعه یابد برای اکثریت اجتماع مطلوب باشد

هـ : ارزش آفرینی برای مشتری

یکی از موثر ترین و قدرتمند ترین کلمات در دامنه ی لغات یک بازاریاب واژه رایـگــان است .
بیشتر برنامه های بازاریابی ویروسی، برای جلب توجه مخاطبان، محصولات و خدمات ارزشمندی را رایگان
ارائه می کنند.
محصولات و خدمات ارزان ممکن است توجه مشتری را جلب کنند، اما محصولات و خدمات رایگان، این کار
را بسیار سریع تر انجام می دهند.
انتخاب این پیام کاملا سنجیده باید باشد که زیان شرکت را در برنداشته باشد ولی سودی را برای جامعه
هدف ایجاد نماید .
ارائه یک کتاب الکترونیکی در قبال عضویت دوستان در گروه برای سازمان هزینه ای را در بر ندارد ولی برای
مخاطب از ارزش بالایی برخوردار است .

س : سرمایه گذاری بر پایگاه داده ها

انتشار پیام بازار یابی یکی از مهم ترین اصول در موفقیت یک استراتژی بازاریابی ویروسی به شمار میرود .
ساده ترین کار انتشار پیام در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و ….. میباشد تا اتفاقی از یکی از این
کانال ها پیام به هیاهو تبلیغاتی مبدل شود و استراتژی عملیاتی شود .
ولی سنجیده ترین راه که احتمال موفقیت را بالا میبرد استفاده از بستر آماده شده توسط دیگران میباشد .
شما متناسب با نوع صنعت و نوع بازار هدف باید پایگاه هایی را شناسایی کنید که ارتباط جامعه هدف با
آنها بیشتر است و پیام خود را از آن طریق اعلام نمایید .
امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید . از توجه شما به این بلاگ خرسندم . سیدی

بازاریابی دهان به دهان

بازاریابی دهان به دهان را میتوان در دو اصل خلاصه کرد :

۱-  به مشتریان خود موضوعی دهید که در مورد شما با یکدیگر گفتگو کنند .
۲- شرایطی ایجاد کنید که گفتگو در مورد شما سریع و راحت محقق شود .
چرخه بازاریابی دهان به دهان تأثیر اعجاب و آور و مثبتی را در هر کسب و کاری به همراه خواهند داشت.
تحقیقات نشان داده است که حدود ۹۰%  از مصرف کنندگان ، پیشنهادهای دوستان یا خانواده شان را بیشتر از هر نوع دیگری از تبلیغات باور دارند .
از این رو میتوان گفت بزرگ ترین سرمایه بازاریابی شما، پایگاه مشتریان فعلی شماست.
امروزه بسیاری از کسب و کارها در سراسر دنیا برای جلب مخاطبین جدید و تدوین استراتژی های فروش به سرمایه گذاری های کلانی انجام میدهند .
این سرمایه گذاری ها گاهاً درحالی است که سازمان ها  پتانسیل های موجود در بین مشتریان خود را کشف نکرده اند قدرت پیشنهادهای دهان به دهان بیش از اندازه است؛
هنگامی که راه های مختلفی برای تقویت پایگاه مشتریان فعلی وجود دارد، هیچ کدام به اندازه ی بازاریابی دهان به دهان مؤثر و قوی نیستند.
بازاریابی دهان به دهان به طور کلی یعنی تأثیرگذاری فعال و برانگیختن طبیعی گفتگو های حول یک برند، سازمان، محصول و یا رویداد.
به زبان ساده، بازاریاب دهان به دهان به دنبال ایجاد یک موضوعی قابل بحث و سپس مشتاق کردن مردم برای صحبت در مورد آن هستند.
مردم همان طور که گفتم عاشق مرجع داشتن هستند و به صحبت های دوستانشان در مسائل مربوط به خرید یک محصول به راحتی اعتماد می کنند.
بازاریاب های دهان به دهان به دنبال ایجاد یک زنجیره پر از مرجع برای ایجاد ترافیک، سرنخ و یا موقعیت های فروش برای یک برند هستند.
در حقیقت در بازاریابی دهان به دهان، محصول شما باید به قدری قدرتمند باشد تا مشتریان دلیلی برای تعریف و صحبت درباره محصول شما داشته باشند.
زمانی که مشتری از محصول یا خدماتی رضایت داشته باشد، چه اتفاقی می افتد؟
سعی می کند آن را به دوستان و آشنایان خود معرفی کند و در این راه از اعتبار خود مایه می گذارد!
بسیاری از استراتژی های بازاریابی نیازمند مطالعه دقیق برای استخراج آمارهای درست و تدوین استراتژی هستند درحالی که بازاریابی دهان به دهان بی هیچ زحمتی و بدون تحلیل های پی درپی و مطالعه ی شاخص های آماری، نتایج قابل توجهی را بهمراه دارد .
در یک بازنگری ساده بر روی رفتار شخصی شاید به موارد زیر برخورد کرده باشید :
قبل از خرید محصولی در فضای مجازی به نظرات خریداران قبلی توجه میکنید .
در هنگامی که تصمیم به رفتن به سینما میگیرید از دوستانتان در خصوص فیلم یا سینما اطلاع کسب میکنید .
هنگام خرید یک کنسرو از فروشنده یا سایر خریداران در خصوص محصول اطلاع میگیرید .
تمام موارد فوق حکایت از تاثیر پذیری ما از نظرات دیگران است و این خود یک زمینه برای موفقیت بازار یابی دهان به دهان در ذهنیت جامعه .
آمار های بدست آمده در تحقیقات بازار توسط محققین دلیل دیگری بر نقش بازاریابی دهان به دهان است :
در حدود ۷۵% از مصرف کننده ها، تعریف و تمجید از یک کالا را به عنوان عامل کلیدی خرید معرفی میکنند .
در حدود ۹۰%  از مصرف کننده ها پیشنهادهای دوستان یا خانواده شان را بیشتر از هر نوع دیگری تبلیغات باور می کنند.
در حدود ۷۰%  از نظرات اطمینان بخش در خرید محصولات آنلاین، به خاطر خواندن نظرات دیگر مصرف کننده ها بوده است.
هر مشتری راضی می تواند هزارها مشتری دیگر را برای شما بوجود آورد .
این نوع تبلیغات، یکی از متقاعدکننده ترین نوع تبلیغات است زیرا همانطور که اشاره کردیم، فرد توصیه کننده از اعتبار خود جهت تبلیغات استفاده می کند (بدون آنکه ذره ای منفعت از سازمان یا شرکت شما طلب کند).
مردم به نظرات دوستان خود یا مشتریان قبلی یک محصول، بیشتر اعتماد می کنند.
تصور کنید یکی از همکارانتان، شما را تشویق کند تا به یک رستوران خوب در نزدیک خانه بروید و کلی از خوب بودن سرویس آن رستوران تعریف کند.
مدتی بعد یکی دیگر از دوستانتان از شما بخواهد که آخر هفته، سری به یک رستوران خوب اطراف محل سکونتتان بزنید و گپ و گفتی داشته باشید.
اینجاست که شما در یک آن اشتیاق لازم برای رفتن به یک رستوران خوب  را دارید. ذهن شما در اولویت به تحلیل تجارب شخصی و پیشنهاد های تایید شده رجوع میکند و این زمانی است که بازاریابی دهان به دهان نتیجه خود را مشهود میکند .
 بهتر است بدانید بررسی دقیق مفهوم و مدل سازی بازاریابی دهان به دهان چندان هم آسان نیست!
شاید راحت ترین کاری که می توانیم بکنیم، گفتگو در مورد یک موضوع با هر کسی یا شروع یک مکالمه باشد.
با این حال مکالمه و گفت و گوی اجتماع گسترده از مصرف کنندگان که دغدغه های متفاوت و متعددی دارند را نمی توان به راحتی کنترل یا حتی مشاهده کرد.

ما در اینجا به بررسی سه مدل متداول از استراتژی بازاریابی دهان به دهان خواهیم پرداخت .

۱- مدل تأثیرگذاری ارگانیک 
۲- مدل تأثیرگذاری بازاریاب خطی
۳- مدل شبکه همسازی

مدل تأثیرگذاری ارگانیک

هنگامی که با ساده ترین و ابتدایی ترین شکل بازاریابی دهان به دهان سرکار و داریم درواقع از مدل تأثیرگذار ارگانیک پیروی میکنیم.
در این مدل، سازمان ها هیچ ورودی مستقیمی در مورد چیزی که درباره ی محصولشان گفته می شود، ندارند.
تنها یک مصرف کننده با یک مصرف کننده ی دیگر، در مورد تجربه های استفاده از محصول یا تجربه های خدمات پس از فروش آن صحبت می کند.

دلیل اصلی این مدل از گفتگوها، بر حذر داشتن یا آگاه کردن مشتری های بالقوه توسط مشتری های بالفعل محصولات یک سازمان است.
این مدل به این دلیل ارگانیک حساب می شود که به صورت طبیعی رخ می دهد و توسط هیچ بخشی از گروه تبلیغاتی یک سازمان برنامه ریزی نمی شود.
این نوع از دهان به دهان گشتن ها، تنها هنگام انتقال تجربه های مصرف کننده از یک محصول رخ می دهد.

مدل تأثیرگذاری بازاریاب خطی

با پیشرفت تحقیقات در این حوزه، بازاریاب ها متوجه اهمیت مصرف کنندگان تأثیرگذار شدند.
بنا به جایگاه مصرف کننده های تأثیرگذار، مدل تأثیرگذاری بازیاب خطی از این مفهوم اقتباس شد.
مدل بازیاب خطی به بررسی مکانیزم هایی که در آن، مصرف کننده های تأثیرگذار با دیگر مشتری های بالقوه،
درباره سودمندی خرید یک محصول گفتگو می کنند، می پردازد.
این مدل به سازمان ها اطمینان می دهد که منابع متقاعدکننده تأثیرگذاری، در حال پخش پیام سازمان آن ها
و ارائه ارزش و توصیه سازمان، به صورت دقیق و موفقیت آمیزی هستند.
بازاریاب ها این مدل را مدلی تأثیرگذار در بازاریابی دهان به دهان یافته و دریافتند استفاده از این مدل، شانس
پخش نظرات و برداشت های منفی در مورد یک محصول خاص یک کسب و کار را کاهش می دهد.

مدل شبکه همسازی

بعضی بازاریاب ها این مدل را برنامه های ارتباط و بذر پاشی تک به تک معرفی می کنند.
این مدل، گفتگوی میان مشتریان در مورد محصول موردنظر را توسط افزودن اطلاعات در مورد یک محصول خاص،
پروبال می دهند.
این مدل بازاریابی دهان به دهان، بیشتر روی فعالیت های آنلاین وبلاگ ها و جامعه های مجازی به عنوان منبعی
برای انتقال پیام محصول تمرکز می کند.
مدل همسازی شبکه به بازاریابان این موقعیت را می دهد تا کنش های دهان به دهان را به صورت آنلاین مدیریت کنند.
بذرپاشی محصول یکی از مثال های بارز چگونگی استفاده بازاریاب ها از مدل شبکه ی همسازی برای بازاریابی دهان به دهان است.
با بذر پاشی ، بازاریاب ها می توانند تکنیک های مختلف و روش های متنوعی را برای مدیریت و مهندسی گفتگوهای دهان به دهان استفاده کنند.
شاید برای شما نیز سؤال شده باشد که چگونه می توان این نوع مکالمات را مهندسی کرد.
در روش غیرمستقیم، کافی است بازاریاب ها در شبکه های اجتماعی و دیگر فضاهای رسانه ای، با یک هیاهوی بازاریابی گفتگوهایی مبتنی بر محور بازاریابی راه اندازی کنند .
بالا رفتن تعداد گفتگوها و نظرات در مورد یک محصول می تواند این هیاهو را قوی تر کند.
این مدل از بازاریابی، هدف قرار دادن تعدادی از مشتریان منتخب و ارائه دسترسی اختصاصی محصول به آنهاست.
با این کار، مشتری های انتخاب شده می توانند احساساتشان را در برابر این محصولات از طریق وبلاگ ها یا جامعه های مجازی آنلاین بیان کنند.
استراتژی های موفق ساخت کمپین های بازاریابی دهان به دهان به این راحتی ها که فکر می کنیم هم نیستند.
یک عنصر خلاقانه  باید در هر برند به صورتی هنرمندانه و منحصر به فرد پیاده سازی شود.

هر تبلیغ دهان به دهانی نیازمند دو جز کلیدی ست:

۱- خلق هیاهوی بازاریابی
۲- تقویت کردن هیاهوی تولیدشده
هیاهوی بازاریابی  عبارتی است که در بازاریابی دهان به دهان به عنوان تعامل مصرف کننده ها یا کاربران
محصولات و خدمات، در جهت بازنمایی و تقویت پیام اصلی بازاریابی شناخته می شود
برخی  هیاهو  را به عنوان نوعی شور و هیجان یا مشارکت مثبت، درباره یک محصول یا خدمات می دانند.
هیاهوی مثبت اغلب هدف بازاریابی دهان به دهان میباشد .
در فضای مجازی با توجه به سرعت بالا در تبادل اطلاعات در صورت مدیریت درست میتوان هیاهوی ایجاد شده
را جهت دار نمود و این اتفاق به تقویت این پدیده در میان کاربران وب کمک میکند و عاملی میشود برای بازتولید
پیام جدید برای ایجاد هیاهوی جدید .
به صورت کلی تشویق و تعاریف دهان به دهان به سادگی نمی توانند مردم را درباره منطق یک کسب و کار
یا مدل سودآوری آن هیجان زده کنند.
کلید استراتژی بازاریابی دهان به دهان، شناسایی نکته ای در مورد آن برند است که توانایی ساخت یک
هیاهوی طبیعی و ارگانیک را داشته باشد.
اگرچه خلاقیت سازمان نقش اصلی را برای ایجاد بازاریابی دهان به دهان رقم میزند ولی چند راهکار را
میتوانیم پیشنهاد دهیم :
۱- تشویق کاربران به تولید محتوا
۲- معرفی مرجع در گفتگو ها
۳- ایجاد رهبری مباحث از سوی افراد شناخته شده
۴- ….
امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید .
 از توجه شما به این بلاگ خرسندم .
 سیدی

بازاریابی محدودیت محصول

بازاریابی کمبود محور یا بازاریابی با اصل محدود تلاش دارد حجم کم محصولات را با بالاترین قیمت به بازار عرضه کند !

این سبک از بازار یابی که در زمره بازاریابی های تهاجمی تقسیم بندی میشود ، حس ضرورت را طی فراخوان بازاریابی به خریدار منتقل میکند .
در واقع در این روش بازاریابی ، مخاطبین بخاطر ترس از فرصت محدود برای تصاحب امتیاز بهره مندی از کالا در خرید پیش قدم میشود .
بازاریابی کمبود محور نوعی از بازاریابی است که در کلیه جوامع چه در حال توسعه و چه پیشرفته ( توسعه یافته ) موارد استفاده گسترده ای را شامل گردیده است.
اکثر برند های بزرگ در جوامع شاید چندین بار از این سبک بازاریابی بهره برده اند .

مثال از بازاریابی کمبود محور ؛ ( بازاریابی کمیابی ) :

۱- در کشور خودمان خودرو سازان ی را میبینیم که با ثبت نام تعداد محدودی خودرو اقدام به پیش فروش خودرو میکنند و خریدار به امید سود حاصل از فروش آن اقدام به خرید حتی با شرایط دشوار میکند .
تذکر: در خصوص این مثال حواشی زیادی وجود دارد که ما صرفا به ماهیت مثال گونه آن اشاره داریم !!!
۲- اگر چه در کشور های توسعه یافته نیز مشابه این طرح ها وجود دارد مثلا کمپانی تیوتان به مناسبت ۶۰ سال تولید سری لندکروزر  به تعداد محدود یک سری لندکروزر با آپشن ویژه را بفروش میرساند .
۳- کمپانی لامبورگینی کلا در سال چندصد خودرو دست ساز تولید میکند که محدود بودن این تولید و لاکچری شدن محصولاتش در سطح جهان خریداران را برای بهره مندی از این ویژی ها جلب میکند .
مثال های بیشماری از انبوه سازان ، کمپانی ها تولید کننده تلفن های هوشمند ، شرکت های بیمه و هر نوع تجارت که جنبه عمومی داشته باشد را در خصوص این نوع از بازاریابی میتوان معرفی کرد .

مزایای استفاده از بازاریابی کمبود محور یا بازاریابی کمیابی :

۱- مزیت این استراتژی معرفی محصول یا خدمت به عنوان یک کالای باارزش و کالای سرمایه ای است.
۲- محدود بودن حس خاص بودن را برای خریدار تداعی میکند .
۳- هزینه تبلیغات برای متقاعد کردن مشتری و همچنین رقابت با رقبا را به حد اقل میرساند .
۴- هزینه تولید در تعداد محدود تر سرشکن شده و چرخه سود آوری بشدت کوتاه میشود .
۵- تقاضا بر عرضه پیشه میگیرد و فروش تضمین شده ای را برای برنامه های مالی شرکت ترسیم میکند .

معایب و اشکالات بازاریابی کمبود محور (بازاریابی کمیابی ) :

۱- کمپانی عرضه کننده محصول و خدمات باید شناخته شده و دارای سیاست های مدون باشد .
۲- کالای یا خدمات میبایستی ارزشی و سودآور باشد .
۳- کالا یا خدمات باید قابل معامله باشد .
۴- هزینه پشتیبانی این نوع محصولات با توجه به آمار محدود تر بالاتر خواهد بود .

امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید .
 از توجه شما به این بلاگ خرسندم .
 سیدی

بازاریابی رابطه مند

بازاریابی رابطه مند مستلزم ایجاد، حفظ و ارتقاء رابطه و در صورت ضرورت خاتمه ارتباط با مشتریان است

در بازاریاب نوین هدف بسیاری از برندها فقط فروش محصولات یا خدمات نیست ، بلکه به دنبال برقراری رابطه‌ی بلندمدت با مشتری هستند.
هرچه مشتری به یک برند علاقه‌مندتر باشد، به همان نسبت هزینه بیشتری را صرف محصولات یا خدمات آن برند خواهد کرد.
سازمان‌ها جهت ایجاد یک رابطه، می‌بایست فرآیندهای ارتباطی و تعاملی مورد نیاز را به وجود آورند.
بازاریابی رابطه مند ، هم شامل استراتژی‌های دفاعی و هم تهاجمی می شود.
۱- بازاریابی تهاجمی ‌به جذب مشتریان جدیدی می‌پردازد که شامل جذب مشتریان بالقوه یا ترغیب و جذب مشتریان رقیب می‌شود.
۲- بازاریابی تدافعی به دفاع از سهم بازار و حفاظت از مشتریان ارزنده می‌پردازد. به عبارت دیگر، استراتژی‌های دفاعی در تلاشند تا مشتریان کنونی را حفظ و کسب و کار بیشتری را با آن‌ها ترتیب دهند.

بازاریابی رابطه مند بر چهار اصل استوار است :

۱- نقش اعتماد در بازاریابی رابطه مند :

اعتماد یکی از مهمترین بنیان های بازاریابی رابطه مند است.
اعتماد، اعتقاد یک طرف رابطه به قابل اتکا بودن گفته ها و تعهدات طرف دیگر می باشد.
شکل گیری اعتماد در رابطه، متضمن داشتن سطحی از اطمینان هریک از طرفین به راستی و درستی قول و وعده های طرف مقابل است.

۲- نقش تعهد در بازاریابی رابطه مند :

دومین بنیان مطرح شده برای بازاریابی رابطه مند تعهد می باشد.
تعهد التزام صریح یا ضمنی به استمرار رابطه بین طرفین مبادله می باشد.
تعهد به رابطه تمایل پایدار شرکای تجاری به حفظ روابط ارزشمند می باشد و تعهد زمانی شکل خواهد گرفت که یکی از طرفین رابطه به اهمیت رابطه اعتقاد داشته باشد و برای حفظ یا ارتقای رابطه، حداکثر تلاش خود را مصروف دارد.
تعهد به وعده های داده شده، وسیله ای برای دستیابی به رضایتمندی، حفظ مشتریان و تضمین سودآوری بلند مدت آنان است که باعث می شود اعتماد در مشتریان به وجود آید.

۳- نقش ارتباطات در بازاریابی رابطه مند :

ارتباطات سومین بنیان بازاریابی رابطه مند است که آن را فرآیند مبادله و تسهیم اطلاعات معتبر و به موقع به صورت رسمی یا غیر رسمی بین طرفین تعریف کرده اند.
امروزه در مفهوم جدید، ارتباطات عبارت است از گفت و گوی متعامل بین شرکت و مشتریان آن که در مراحل قبل از خرید، حین خرید، مصرف و بعد از خرید رخ می دهد.
ارتباطات در بازاریابی رابطه مند، ابزاری برای ارایه اطلاعات است؛

۴- نقش مدیریت تعارض در بازاریابی رابطه مند :

مدیریت تعارض چهارمین بنیان بازاریابی رابطه مند است.
تعارض را سطحی از عدم توافق بین طرف های مبادله تعریف کرده اند .
وقتی تعارض در رفتار افزایش می یابد، اعتماد طرفین به یکدیگر و نیز تمایل به ایجاد رابطه بلند مدت کاهش می یابد.
اما مدیریت تعارض را کنترل سطح کلی عدم توافق در روابط کاری تعریف کرده اند.
توانایی فروشنده در مدیریت تعارض برای حفظ تعارض خریداران عاملی حیاتی است.
همچنین باید توجه داشت که سرکوب کلی تعارض، به از دست رفتن اعتبار یک رابطه منجر می شود و طرفین
رابطه قبل از متعهد شدن به رابطه بلند مدت و مستمر از هم جدا می افتند.
مدیریت تعارض توانایی ارایه  (کالا یا خدمات) برای جلوگیری از تعارضات بالقوه، حل تعارضات موجود قبل و بعد
از به وجود آمدن مشکلات و مطرح کردن راه حل های موجود در صورت بروز مشکل می باشد.
رابطه معناداری بین مدیریت تعارض و وفاداری مشتری از طریق اعتماد و کیفیت روابط درک شده وجود دارد.
مطالب بیشتر را در وب سایت من دنبال کنید !
امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید . از توجه شما به این بلاگ خرسندم . سیدی

بازاریابی فراخوان عمل

بازاریابی فراخوان عمل نوعی فرایند بازاریابی در فضای مجازی بشمار میرود !

بازاریابی فراخوان عمل ( Call to Action ) که با اختصار (  CTA ) هم معرفی میشود، روشی پیچیده جذب مخاطب و تبدیل او به مشتری است .
بازاریابی فراخوان عمل با بازاریابی با اصل محدودیت در بسیاری از موارد اشتباه میشود که با تشریح ویژگی های آن سهی بر مرتفع کردن این ابهام داریم .
بازاریابی فراخوان عمل، یکی از اقدامات کلیدی جذب مخاطب بلقوه است و باید در همه فنون بازاریابی دیجیتال مانند ایمیل مارکتینگ، شبکه های اجتماعی، مطالب تالار های گفتگو ، تبلیغات لینک دار ، … و غیره استفاده شود.

بازاریابی فراخوان عمل در نگاهی گذرا :

به پیام هایی که در قالب  انواع بنر، کلید، لینک و یا هر بخش دیگری در وب‌سایت که مخاطب را به انجام کاری ترغیب میکند فراخوان عمل گفته میشود.
خواه کاربر به خرید محصول و یا خدمات تشویق شود و یا ترغیب شود اطلاعات خود را جهت ثبت نام یا عضویت در اختیار شما قرار دهد و یا هر پیام بازار یابی که مخاطب را ملزم به پاسخ نماید همگی عرف بازاریابی فراخوان عمل میباشد.
یقیناً شما در جستجو های فضای مجازی با بنر ها یا لینک هایی برخورد کرده اید که  از شما دعوت میکنند عضو شوید و در قبال آن از مطلبی یا کتابی به ریگان استفاده کنید .
یا در بنری به شما پیشنهاد میشود با خرید یک محصول مشخص در مدت زمان مشخص از درصد تخفیفی برخوردار شوید.
یا حتی با درج عناوین تحریک کننده برای مخاطب وی را به کلیک یک لینک هدایت میکنند .

بازاریابی فراخوان عمل در بازاریابی اینترنتی

بازاریابی فراخوان عمل بخشی از بازاریابی اینترنتی و بازاریابی دیجیتال به شمار میرود و فقط سعی دارد تا مخاطب را به سایت شما یا مسیری که شما هدف دارید راهنمایی کند و هیچ تضمین نتیجه ای را در برندارد .
از این رو معمولا این سبک از بازاریابی با سبک های دیگر بازار یابی همراه میگردد مثلا سبک بازاریابی با اصل محدودیت و یا بازاریابی شرطی و …. که نرخ موفقیت را در فرایند بازار یابی بالا میبرد .
اگرچه بازاریابی فراخوان عمل به تنهایی در از درصد موفقیت بالایی برخوردار نیت ولیکن امروزه شاهد پیامهای جذابی در این سبک بازاریابی شده ایم که مخاطب را مجاب به سود رسانی به سازمان کرده است .
متناسبا هرچه سهم پیام های هدایت شده به جامه آماری بیشتر شود سهم موفقیت در هدف بالا میرود .
یکی از کاربرد های گسترده بازاریابی فراخوان عمل در سئو سایت ها میباشد که نرخ بازدید را افزایش میدهد و اگر پیام درستی تعریف شده باشد میتواند به رنکینگ شخصیت مجازی ( سایت ) کمک کند .

مزایای استفاده از بازاریابی فراخوان عمل

۱- همچون سایر بازاریابی های تحت وب هزینه پایین نسبت به بسیاری از بازاریابی های دیگر دارد
۲- جذاب و خلاقانه است و شما را از سایر تبلیغات متمایز میسازد .
۳- صرفاً یک تبلیغ نیست و هدف مشخصی را دنبال میکند .
۴- اطلاعات آماری خوبی از سلایق و علایق مخاطبین به شما منتقل میکند .
۵- با معرفی خدمات و محصولات شما در محیط های گوناگون به برند سازی کمک میکند .

معایب استفاده از بازاریابی فراخوان عمل

۱- نیاز به روانشناسی جامعه برای تهیه پیام بازاریابی دارد .
۲- باید حاوی نوآوری ، خلاقیت و جذابیت باشد .
۳- اگر از کیفیت لازم برخوردار نباشد باید با سایر برنامه های بازاریابی موازی اجرا شود .

عواملی که به شما در تهیه یک بازاریابی فراخوان عمل کمک خواهد کرد :

۱- از افعال ترغیب‌کننده به عمل استفاده کنید.

دانلود کنید؛ خرید کنید؛ تماس بگیرید. این افعال که تحریک‌کننده هستند، جزء بهترین دست از افعال برای طراحی فراخوان‌های مناسب بشمار میروند.

۲- بر ضرورت انجام دادن تمرکز کنید.

۲۰دقیقه به خاتمه زمان ثبت نام ؛ موجودی در پیشنهاد ویژه ۵ عدد ؛ فقط آقایان حق خرید دارند ؛ پیام های رایج برای ایجاد ضرورت در تداوم روند برای مخاطب میباشد .

۳- بر نگارش پیام تاکید کنید .

چون هدف جلب توجه مخاطب و انتقال حس الزام ، اجبار یا هر حسی که او را به دنبال کردن پیام مجاب کند است و انتقال پیام لفظی مقدور نیست از کاراکتر هایی همچون تعجب ، سوال و …… برای انتقال هرچه بهتر منظور استفاده کنید .

۴- بر مزایای حاصل از استفاده پیشنهاد تمرکز کنید.

قیمت این پکیج در مارکت ( A )ریال است و شما آن را رایگان دریافت مینمایید ! ؛ با بهره مندی از خدمات ما سرمایه خود را در مدت یک سال دو برابر کنید! ؛ با عضویت از این طریق خدمات را درب منزل خود بدون هزینه ایاب و ذهاب دریافت نمایید! و شاید ده ها مثال دیگر که خود شما دیده باشید

۵- پیام شما واقعی ، عملیاتی و با کمترین ریسک هزینه قابل تست باشد.

پیام متعددی در فضای مجازی گسترش یافته است که چون بیشتر فریب اذهان کاربران وب را در برداشته است اطمینان مخاطبین وب را نسبت به پیام های بازاریابی حساس کرده است از این رو پیامی واقعی را که قدرت اجرای آن برای سازمان مقدور است به عنوان هدف این نوع بازاریابی انتخاب کنید .
مطالب بیشتر را در وب سایت من دنبال کنید !
امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید .
از توجه شما به این بلاگ خرسندم .
محمد رضا سیدی

بازاریابی محدود

بازاریابی محدود به فرایند بازاریابی در جامعه محدودی از مخاطبین اطلاق میگردد

بازاریابی محدود که در تعاریف به CRM نیز نام گذاری شده است بخشی از مدیریت ارتباط با مشتری یا ( Customer Relationship Management ) میباشد و به اشتباه از نام CRM برای تعریف این نوع از بازار یابی استفاده شده است !
در پاره ای از تعاریف بازار یابی محدود را تمرکز اهداف بازاریابی از طریق ادوات الکترونیکی و تجهیزات ارتباطی همچون تلفن همراه بر روی مخاطبین یک محدوده جغرافیایی یا محدوده فرهنگی معرفی میکند .
هدف بازاریابی محدود، مدیریت ارتباط با مشتریان می باشد که با ارائه راهکار یکپارچه سازی امور در افزایش فروش به جامعه محدود مخاطبین ، حفظ و افزایش وفاداری مشتری، جذب مشتریان بالقوه میباشد .
این نوع از بازار یابی از پارامتر های متغیر کمتری در طراحی استراتژی برخوردار است .

شاید لازم باشد در اینجا تفاوت بازاریابی محدود و CRM با متذکر شویم :

( Customer Relationship Management  ) یا CRM یا مدیریت ارتباط با مشتری یک فرایند کامل از چندین چرخه
بازار یابی میباشد که از جذب تا نگهداشت مشتری برنامه هایی را تدوین و اجرا میکند
CRM در تکنولوژی روز مجموعه نرم افزارهایی است که به اتوماسیون بازاریابی، فروش و خدمات کمک می کند؛
CRM با این تعریف، تا حد زیادی به حوزه ی تکنولوژی نزدیک می شود.
بخش دیگری از فعالان حوزه مدیریت، تاکید دارند که CRM نگرشی با تاکید بر ایجاد، حفظ و توسعه و تعمیق
رابطه با مخاطبین و مشتریان میباشد.
در این نگرش، ممکن است از تکنولوژی‌های روز استفاده بشود یا نشود.
به منظور ارائه بهترین خدمات و پاسخگویی به مشتریان توسط نرم افزار CRM می توانید به تمام اطلاعات
مخاطبین دسترسی سریع و آسان داشته باشید.
مدیران و کاربران ضمن راهبری وظایف و نظارت بر گردش درخواست ها می توانند از پیشروی مطلوب وظایف خود مطلع شوند.
یکی دیگر از ویژگی های نرم افزار CRM، امکان ثبت عملیات فروش و اعمال سیاست های کنترل امور مالی می باشد که در نتیجه آن، برنامه ریزی، پیگیری فرصت فروش و افزایش نرخ تبدیل فرصت به مشتری را مسیر می نماید.
CRM یک راهکار جامع جهت مدیریت چرخه های کاری، سفارشی سازی فرآیندهای سازمانی می باشد.
نیاز به وجود سیستمی یکپارچه جهت واکنش سریع به شرایط درحال تغییر میباشد.
با توجه به توضیحات فوق متوجه میشویم ( Close Range Marketing ) بازاریابی محدود یک فرایند بازاریابی است
در صورتی که CRM مخفف عبارت ( Customer Relationship Management  ) مجموعه فرایند هایی در راستای
تحقق هدف فروش میباشد .
مطالب بیشتر را در وب سایت من دنبال کنید !
امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید . از توجه شما به این بلاگ خرسندم . سیدی

یک استراتژی بازاریابی

استراتژی بازاریابی فرایند یک حرکت اقتصادی

مشتری، محصولی که توسط شما عرضه می‌شود را خریداری نمی‌نماید، بلکه ارزش ایجادی توسط کالا را خریداری می‌نماید.
برای درک چگونگی آن باید روانشناسی مصرف کننده یا شناخت رفتار مصرف کننده را به درستی درک نمایید.
روزانه یک مشتری با صدها پیام بازاریابی مواجه است. چرا مشتری باید به همه آن‌ها توجه نماید ؟
توجه همه‌جانبه به این همه پیام چیزی جز آشوب ذهنی به همراه نخواهد داشت.
در مقابل ، مشتریان اکثر پیام‌های را نادیده گرفته و فقط به مواردی که به خصوصیات شخصیتشان نزدیک باشد ، توجه می‌نمایند.
مغز انسان برای نادیده گرفتن پیام‌هایی که به آن نیاز یا احتیاج ندارد، بسیار خوب عمل می‌نماید.
این یک سیستم ضد اسپم ناخودآگاه در مغز انسان است.

سه جز اصلی مدیریت بازاریابی استراتژیک

۱- تاکتیک بازاریابی :

مجموعه‌ای از روش‌های در نظر گرفته شده برای ترویج کالاها و خدمات یک کسب و کار با هدف افزایش فروش و حفظ موقعیت رقابتی محصول یا خدمت است.
تاکتیک بازاریابی اگر درست و مناسب باشند باید به صورت چشم گیری ، منجر به رضایت مشتری شوند. تاکتیکهای بازاریابی بر اساس منابع محدود و برای دستیابی به حداکثر اثربخشی باید تعریف شوند.

۲- تکنیک بازاریابی :

شیوه‌ها و حالت‌هایی هستند که تاکتیک‌های در نظر گرفته شده را قادر میسازد تا در مسیرهای متفاوتی به نتایج یکسان دست یابند.
متخصص بازاریابی سعی خواهد نمود که به تاکتیک‌ها به عنوان گزینه های روی میز نگاه کرده و با توجه نیاز سازمان
و محدودیت‌ها و ابزارهای در دسترس ، گزینه یا گزینه ‌های اصلی را انتخاب نماید.
تکنیک‌های مختلف بازاریابی آنلاین و آفلاین وجود دارد. نمونه های عمده آنلاین عبارتند از نمایشگاه‌های تجاری،
شبکه‌ها و تعاملات گفتاری شخصی.
تکنیک‌های کلیدی آنلاین عبارتند از وب سایت شرکت، بهینه‌سازی برای موتور جستجو و شبکه های اجتماعی .

۳- استراتژی بازاریابی :

از تعداد زیادی از تاکتیک‌های عملیاتی و تکنیک‌های حرفه‌ای استراتژی بازاریابی تشکیل‌شده است.
اگر استراتژی بازاریابی به خوبی تعریف شده باشد به راحتی می‌تواند نیازهای مشتری را از طریق هدف‌های
قابل دستیابی ، برآورده سازد.
در حالی که اکثر شرکت‌ها در حال انجام فعالیت بازاریابی هستند، تنها تعداد اندکی از شرکت‌ها به دنبال
فعالیت‌های برند سازی وفاداری مشتری از طریق تاکتیک‌های بازاریابی و تکنیک‌های بازاریابی است.
مطالب جذاب را در وب سایت من دنبال کنید !
امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید . از توجه شما به این بلاگ خرسندم . سیدی

ویژگی های سازمانهای استراتژیک

ویژگی های سازمانهای استراتژیک !

اولویتهای اولیه تحقیقاتی حول محور تعریف فرهنگ و شناسایی سطوح زیرین برای فهم پدیده ها قرار دارد.
گزارشات از جانب دست اندرکاران همچنین وابستگی شدیدی بر روایتهای فردی،تجربه شخصی و مطالعه موردی دارد.
از آنجا که فرهنگ در میان صاحب نظران توجه خاصی را جلب کرده لذا به همین خاطر تئوری ها یا چارچوبهای فرهنگی که از مجموعه اطلاعات غنی تر استفاده می کند پدید آمده اند.
افزایش مشاهده و ارزیابی کیفی رفتارهای سازمانی از جانب دست اندرکاران صاحب نظران را بر آن داشت تا پدیده های سازمانی که در سازمانها روی می دهد را مستند و تعیین کند.
گرچه فرهنگ موثر ارتباط تنگاتنگی با چند مولفه سازمانی دارد اما تحقیقات موضوعات مشترک مربوط به فرهنگ سازمانهای چابک و استراتژیک تر را آشکار می کند.
گرچه این بخش چندان جامع نیست اما ویژگی های فرهنگ سازمانی غالب که در سازمانهای استراتژیک وجود دارد را ارائه می دهد.

۱- تاکید بر روابط متقابل:

فرهنگ راهبردی ۲ مکانیسم را ارزش گذاری می کند که بر روابط متقابل سازمانی تاکید دارند ( تفکر سیستم ها و حلقه های بازخورد ).
ابتدا ،تفکر سیستمی اعضای نمایندگی را قادر می سازد تا روابط فی مابین افراد ،گروه های کاری،بخش ها،فرآیندها و ساختارهای سازمانی که باعث افزایش همکاری و اعتماد در نیل به اهداف پیچیده را درک کنند.
همچنین فکر سیستمی نیز مستلزم ارتباط هدفمند می باشد که قادر به افزایش روابط چرخشی و برملا کردن وابستگی فی مابین تک تک واحدها باشد.
حلقه های بازخوردی مکانیسم های ارتباطی هستند که از تفکر سیستم پشتیبانی کرده وارزیابی نقادانه فرآیند ها،سیاست ها و تصمیمات را موجب می شود.
به عبارت دیگر ،یک حلقه بازخوردی یک سبک ارتباطی چرخشی است که هدف آن تشخیص پیوسته خطاهایی در سطح افقی و عمودی یک سازمان می باشد.
سازه تفکر سیستمی وهم حلقه بازخورد الگوهای وضع موجود تفکر را فرو می ریزد که این امر باعث تغییر و تحول در سازمان می شود که اولین چالش سازمانهای استراتژیک است .

۲- بینش و ماموریت مشترک :

یک بینش و ماموریت مشترک مجموعه ای مرکزی از ارزش های مدیریتی را خلق می کند که برای تعدیل شیوه ای که طبق آن کسب و کار اجرا می شود استفاده می گردد.
در بنیادی ترین سطح یک دیدگاه مشترک پاسخ می دهد که برای ایجاد آن ایده آلهایی که (آرمانها) در نظام پاسخهای مسلط شخصی جایگیر شده اند می خواهیم چکار کنیم واین که چه چیزی را می خواهیم خلق و ایجاد کنیم .
از آنجا که بسیار از سازمانها بخصوص سازمانهای دولتی اهداف خدماتی مبهم دارند و اغلب تحت مسئولیتهای اجباری متعارض کار می کنند لذا یک مفهوم مرکزی (بینش) که بوسیله یک فلسفه عملگرا(ماموریت) حمایت شود درواقع انسجام عمیقی در میان پرسنل متنوع ایجاد می کند و به افزایش مفهوم تعهد منجر می شود.
سرانجام یک فرهنگ بینش محور، شفاف کردن نتایج و شناسایی مسئولیتها ی پرسنل را با آشنا کردن اعضاء با یک جهت روشن آسانتر میکند.
گرچه نظریه خیلی ساده بیان شده است اما اهمیت حیاتی ماموریتی یک سازمان را ترسیم می کند.
مدیران سازمانهای استراتژیک اغلب باید به طور دقیق اهداف سازمان رغیب را در ماموریت اجباریشان را متعادل کنند.

۳- رهبری:

این مفهوم که رهبری نقشی حیاتی در یک فرهنگ سازمانی ایفا می کند در اواخر دهه ۱۹۸۰ توجهات را به خود جلب کرد زمانی که محققان متعددی نشان دادند که سودمندی سازمانی زمانی بهبود می یابد که مدیران تاکید زیادی بر ابعاد فرهنگی شرکت خود داشته باشند.
در یک فرهنگ استراتژیک مدیران از توسعه بینش جانبداری می کنند و نه تنها باید میل به در میان گذاشتن بینش شخصی خود با پرسنل خود باشند بلکه باید این سوال را بپرسند که آیا از من تبعیت می کنند.
رهبران سازمانهای استراتژیک سلطه شخصی خود را اعمال می کنند و پذیرای بازخورد و انتقاد هستند.
در نهایت می توان گفت که تعهد ،ارتباط،توسعه و نوآوری نیروهای محرکه ارزشی رهبری استراتژیک به شمار می آیند.
مدیران اجرایی تلاش می کنند محیط امنی را بوجود آورند که در آن وضع موجود مورد پرسش یا سوال قرار گیرد و در کنار آن نوآوری تشویق شود.
گرچه متون تخصصی اختلاف نظرهایی را راجع به نقش رهبری آشکار می سازند و توانایی آن برای ایجاد،شکل دهی و جهت دهی مجدد فرهنگ مبهم است لذا هیچ کس نمی تواند منکر شود که رهبری در همه مطالعات فرهنگ سازمانی یک موضوع با اهمیتی است.
(رینی۲۰۰۹) استدلال می کند که جنبش های رهبری کاریزماتیک وتحول خواه (یعنی مدیرانی که خواهان این هستند که نظارت کلان بر زیردستان خود داشته باشند) نفوذ را از طریق معماری اجتماعی این سازمان دولتی اعمال می کنند.
به عبارت دیگر این سبکهای رهبری با انواعی از مکانیزمهای ارتباط فرهنگی برای انتقال ارزشهای سازمانی در سطح ادارات که رفتارهای فردی را به آنها می آموزد کار می کنند.
بعلاوه اهمیت رهبری در حین توسعه فرهنگی و سازمانی و تدابیر برنامه ریزی استرتژیک تکرار می شود.
مطالعات رهبری فرهنگی بیشتر به نقش ارزشهای شخصی در فرآیند اجتماعی رهبری تاکید می کند.
مطالعات رهبری تصدیق می کنند که سبک های رهبری موثر وجود دارد که اغلب به ارتباطات بین فرهنگ سازمانی موجود و وظایف اصلی سازمان دولتی وابسته هستند.
نظریه پردازان رهبری معاصر توافق دارند که سازمانهای دولتی که محیط های استراتژیکتر و چابکتر را بوجود می اورند در واقع یک سبک رهبری تحول خواه و غیر ایستا را در سازمان خود درونی می سازد بر خلاف همتاهای سنتی که بر فرآیندها تاکید می کنند اما تئوری تحول خواه بر رهبری تاکید می کند و ارزش رفتارهای نمادین را به رسمیت می شناسد.
وقتی رهبران به اهداف دشوار متعهد می شوند و برای رسیدن به اهداف خودشان،را فدا می کنند آنگاه زیردستان میل به تبعیت از رهبر را در خود ایجاد می کنند.
(رینی۲۰۰۹) ویژگیهای غالب مربوط به سبک تحول خواه شامل۱-الهام گیری از بینش روشن۲-تمرکزبرافراد۳-انضباط در عمل می باشد.
هدف مطالعه توسعه سازمانی آن است که مداخلات را اعمال کند وفرآیند ها را تغییر دهد تااز این طریق کارکرد سازمانها بهبود یابد.
(رینی۲۰۰۹) کریس آرجریس استدلال می کند که رویکردهای انسان گرا مربوط به توسعه سازمانی ومدیریت تحول در واقع سازمانهای خود انرژی زا،پویا واستراتژیک را ایجاد می کنند که نتایج بهتری را حاصل می کنند.
مشاوران توسعه سازمانی معمولاً برای اهداف بهتر ارتباطات، حل مسئله، حل تعارض، تصمیم گیری و گشودگی با گروه کوچکی از عاملان تغییر کار می کنند(رینی۲۰۰۹). با تمرکز عمده بر تحول انسان گرا (یعنی رضایت پرسنل) اهداف توسعه سازمانی می تواند شامل تشخیص و رفع مسائل سازمانی از طریق آشنا کردن سازمانها با مداخلاتی که به اعضا، توانایی مدیریت واحدها را به طور موثرتر می دهد،شود. به عبارت دیگر این انضباط اداری فرآیند مداخله برای به حرکت درآوردن وتغییر مولفه های فرهنگ سازمانی استفاده می کند صاحب نظران چنمدین تئوری سازمانی و مدلها و روشهایی را شناسایی می کنند که برای تامین نیازهای خاص فردی می شوند. یک مدل توسعه سازمانی وسیعتر شامل۱) اجرای یک تجزیه و تحلیل شکاف مربوط به مسائل شناسایی شده۲) رایزنی با یک مشاور خارجی۳) پذیرش بازخورد تشخیصی۴)توسعه یک برنامه اقدام۵)اجرای طرح اقدام۶)ارزیابی مستمر داده ها و بازخورد برای تعدیل طرح یا برنامه. برخی از روشهای مداخله مربوط به این فرآیند شامل،تعدیل روش استخدام و گزینش پرسنل، برنامه های آموزشی، نظرسنجی ها در سطح سازمان، مدیریت بر مبنای اهداف، و روشهای تیم سازی و تجزیه و تحلیل و شفاف کردن مسئولیتها می باشد.

۴- تعهد به یادگیری:

چندین تئوری فرهنگ سازمانی توافق دارند که تعهد به یادگیری بدان معناست که یک سازمانهای استراتژیک به برتری شخصیت و توسعه پرسنل ارج می نهد (فرناندزورینی۲۰۰۶).
با توجه به اینکه در هر سازمانی موثرترین نیرو افراد درون هستند لذا اولین سنگ بنای یادگیری سازمانی به بنیادی ترین واحد سازمانی وابسته است یعنی فرد. برتری یا سلطه شخصی به معنای تعهد به رشد فردی و یادگیری با هدف گسترش توانایی های شخصی برای آزمایش و بازبینی مشارکتی مسائل می باشد (مک گیل۱۹۹۲).
ویژگی های کارکنانی که می توانند به آسانی سلطه شخصی را بپذیرند شامل صبر،انعطاف پذیری، اشتیاق، پشتکار،حس هدف و مالکیت می باشد زیرا این مفهوم نیازمند سطح خاصی از مهارت که به بهبود یا پیشرفت منجر می شود،می باشد.
سازمانهای دولتی که به سلطه شخصی اهمیت قائلند و آن را پرورش می دهند طبیعتاً توسعه پرسنل را در اولویت کاری خود قرار می دهند.
سازمانهای استراتژیک یک محیط کاری را فراهم می کنند که شرایط را برای افراد برای نیل به زندگی های غنی شده تسهیل می کند واز دانش اندوزی هم در حین شغل وهم خارج از شغل حمایت می کند تعهد به فرصتهای توسعه همچنین به معنای سطحی از توانمندسازی کارکنان و مالکیت مسئولیتها می باشد.

۵- ویژگی های توسعه موثر سازمانی:

گرچه مدلهای فرآیند متنوع و طیف وسیعی از روشهای مداخله وجود دارند که براساس مسائل فردی شده و اهداف مورد نظر طرحهای ابتکاری توسعه ای سازمانی خاص تغییر می کنند اما اکثر نویسندگان قبول دارند که ویژگی های مربوط به توسعه موثر سازمانی و حرکت به سوی تبدیل شدن به یکی از  سازمانهای استراتژیک محور وجود دارد.
– ->   این شرایط اصلی برای موفقیت به طور خلاصه در این بخش توصیف خواهند شد:
وقتی که به طور جمعی می نگریم ، به کارگیری راهبردهای پیشنهادی رعب آور است ؛
اما هدف آن است که چندین گزینه به یک مدیر نشان می دهد در نهایت ، این وظیفه مدیر است که به طور فعالی ارزیابی فرهنگ اولیه را انجام دهد تا تشخیص دهد که کدام مشخصه های فرهنگ به توجه بیشتری نیاز دارند و کدام استراتژی هایی را می توان به مناسب ترین شکل ممکن در سازمانشان برای شروع یک تحول به سوی توپولوژی یک فرهنگ استراتژیک اعمال کرد.
زمانی که بافت فرهنگ سازمان درک شد و راهبردهای تغییری ارزیابی شدند ، حال مدیر باید با آغاز کاری نیرومند به سمت به حرکت درآوردن آن چرخ لنگر عظیم پیش رود .
به طور کلی ، برخی محققان مراحل رایج برای اجرای تغییر فرهنگ با به کارگیری راهبردهای مطرح شده که شامل موارد زیر است را شناسایی می کنند :
۱-راجع به فرهنگ موجود به اجماع برسیم
۲-فهمی از فرهنگ مطلوب را در خود ایجاد کنید
۳-تعیین کنید که تغییرات چه معنایی خواهند داشت
۴-استراتژی های ارتباطی که از مکانیزم های ارتباط فرهنگی استفاده می کنند را شناسایی کنید
۵-دستورات اقدام استراتژیک را شناسایی کنید
۶-میوه های رسیده خود را شناسایی کنید(یعنی چه چیزی را می توان سریعاً تغییر داد.
۷-پیروزی های کوچک را جشن بگیرید
۸-به طور مشارکتی معیارهای نتیجه و سنگ بناها برای اطمینان از مسئولیت پذیری را تعیین کنید.
مرحله نهایی در مدیریت در یک تغییر فرهنگ اولیه شامل محاسبه یا ارزیابی دوباره می باشد.
یک مولفه مهم برای تغییرات موفقیت آمیز در رفتارهای سازمانی این است که اطمینان حاصل شود که برای دریافت بازخورد در میان همه سطوح سازمان از مکانیزمهای کافی استفاده شده است.
–> پاسخ به پرسش های زیر برای تعیین معیارهای تغییر فرهنگ پیشنهاد می شود :
• شاخص های اصلی برای پیشرفت چیست ؟
• موفقیت به چه شکل است ؟
• پرسنل چگونه و برای چه مواردی مسئول و جوابگو خواهند بود ؟
• در چه مدت و تاریخی ما تغییر قابل توجهی را ثبت خواهیم کرد ؟
• چه موقع می خواهیم که تغییر کلی رخ دهد ؟
در نهایت ، مرحله ارزیابی با حلقه اجرایی اولیه بسته می شود و ارزیابی دوباره یک فرهنگ سازمان را نسبت به نتایج اصلی را می طلبد . در حالیکه مفاهیم مدیریت پروژه و اندازه گیری را می توان استفاده کرد ، تغییر فرهنگ به خوبی در ابزارهای سنتی متناسب نمی شود .
ارزیابی دوباره به تعیین نقاط مقاومت ، نمایش پیشرفت و تقویت هنجارهای نمایندگی اتخاذشده ی جدید و مطلوب کمک خواهد کرد .

 ۶- جمع بندی ملاحظات پیاده سازی:

مسولین در سازمانهای استراتژیک موانع رایج برای تغییر را شناسایی کرد ، انتخاب های روند تغییر را مورد بررسی قرار داد و اهمیت حرکت سازی را برای حفظ نگه داشتن وبقای تغییر فرهنگ مداوم و عمیق مورد بحث قرار داد .
مدیران سازمانهای استراتژیک باید مایل به پذیرش این مطلب باشند که تغییر فرهنگ به اصلاحاتی در ساختار سازمانی ، نشانه ها ، تصاویر ، سیستم ها ، کارمندان ، راهبردها ، سبک های رهبری ، و مهارت های مدیریتی وابستگی مستقیم دارد.
راهبردهایی که قادر به ارسال سیگنال هایی به اعضای سازمانی هستند با این مضمون که الگوهای قدیمی رفتاری آنها دیگر موثر نیست .
به توانایی برای ایجاد و مدیریت ماهیت گردشی تغییر فرهنگ یک پیش نیاز رهبری است که به تلاش سنجیده ، منظم و اختصاصی نیاز دارد .
علاوه براین ، رهبران باید محیط سازمانی موجود را ارزیابی کنند تا نه تنها زمینه هایی که همراستا با ۶ مشخصه ی موردنظر چارچوب فرهنگ راهبردی همراستا نیستند شناسایی کنند ، بلکه افراد در کجای سازمان هستند .
———–    * نتیجه گیـری:
به طور کلی ، فرهنگ در سازمانهای استراتژیک یک جزء ضروری برای ایجاد و تداوم روشی جدید از انجام تجارت است .
برخی افراد فرهنگ را مانند چسبی در نظر می گیرند که اجزاء سازمان را متصل به هم نگه می دارد در حالیکه دیگران آن را با یک قطب نمای نشان دهنده جهت ها مقایسه می کنند .
فرهنگ که در بخش ۱ به عنوان بینش ، ارزش ها ، و فرضیات مشترک تعریف شد که رفتار سازمانی و تصمیم گیری را هدایت می کند ، از صفات نامحسوسی صحبت می راند که می تواند به طور فعالی برای تقویت اجرای ماموریت و نیز تحلیل تلاش های پیشرفت مدیران اجرایی ارشد کار کند .
این مقاله با شناسایی مشخصه های فرهنگی مربوط به سازمانهای استراتژیک از متون تخصصی شیوه ای را چارچوب بندی می کند که در آن مدیران سازمانهای استراتژیک با ارائه یک چارچوب موثر برای ایجاد هویتهای چابک بر مبنای تفکر استراتژیک فرهنگی سازمانی را درک می کنند.
بخش ۱ آشکار کرد که به کارگیری ابزارهای مدیریت ( یعنی برنامه ریزی راهبردی) بدون درک محرک های فرهنگی رفتارهای نمایندگی تنها به تغییرات موقتی منجر خواهد شد ، و توضیح می دهد که چرا تلاش های برنامه ریزی قبلی  کشش اندکی را درهدایت تصمیم گیری پرسنل طولانی مدت داشته است .
علاوه براین ، این بخش عواقب مشخصه های فرهنگی ناکارآمد را نشان می دهد که الگوهای فردی افراد را مجزا کرده ، الگوهای تفکر ساکن را حمایت کرده ، و در ایجاد حلقه های بازخورد دوگانه موفق نیستند .
در نتیجه ، بخش ۲ مقالاتی را در ۴ حوزه مدیریت سازمانی بررسی می کند تا مبنای کاری را برای ساخت یک نوع فرهنگ راهبردی ارائه نماییم، که هم تحقیق ارزش مدار و هم تحقیق روند مدار را ترکیب می کند .
۶ مشخصه ی گنجانده شده در چارچوب فرهنگ راهبردی که منعکس کننده یک سازمان یادگیری و ترکیب کننده عناصر هدایت کننده تغییری مفاهیم هستند شامل ، رهبری ، محرکه ماموریت ، تفکر سیستم ها ، حلقه بازخورد ، توسعه پرسنل ، و قهرمانان تغییر می باشند .
توسعه فعال نوع فرهنگ راهبردی به مدیران سازمانهای استراتژیک کمک می کند تا روشی را که افراد ، گروه ها و بخش ها طبق آن تصمیم گیری می کنند را دوباره شکل دهد .
بخش نهایی مفاهیم حرکت سازی را بررسی کرده و یک الگوی اجرایی گردشی را توصیه کرده و موانع در برابر تغییر فرهنگ سازمانی را شناسایی کرده است .
علاوه براین ماهیت مبهم موضوع بحث درباره چارچوب فرهنگ درست و غلط را دشوار نموده است .
در حالیکه چارچوب فرهنگ راهبردی توسط با بررسی جامع تحقیق موجود ایجاد شد تا تشابهات مرتبط با سازمان های راهبردی را کنکاش کند ، این چارچوب به طور تجربی از طریق مجموعه ای از ابزارهای ارزیابی استاندارد شده دارای اعتبار و تصدیق نشده است .
در نتیجه ، محققان و کارورزان می توانستند به مدارک داستان گونه و متناقضی اشاره کنند که مجموعه ی جداگانه ای از عوامل توانا به ایجاد نمایندگی های راهبردی و زیرک را مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دهد .
به این دلیل که مقاله یک چارچوب مبنی بر اصول تئوری را ارائه کرده است ، فرصت های بسیاری برای تحقیق آینده وجود دارد .
مطالب بیشتر را در وب سایت دنبال کنید !
امیدوارم من را در بهبود مطالب راهنمایی کنید . از توجه شما به این بلاگ خرسندم . سیدی

بازاریابی انگیزشی چیست و نقش آن در رونق کسب و کار

روش‌های متعددی در بازاریابی برای کسب و کار وجود دارد که بسته به نوع مشاغل از آنها استفاده می‌شود.از جمله بازایابی درونگرا، بازاریابی رسانه ا...